4 حقایق ساده درباره بالش بادی توضیح داده شده

بتهوون عشق و علاقهٔ شدیدی به برادرزادهاش کارل داشت و در این راه از هیچ کوشش و فداکاری دریغ نمیکرد، به همین خا

توسط مدیر سایت در 7 اردیبهشت 1402

بتهوون عشق و علاقهٔ شدیدی به برادرزادهاش کارل داشت و در این راه از هیچ کوشش و فداکاری دریغ نمیکرد، به همین خاطر متحمل رنج و سختیهای زیادی شد. لوبکوویتس در سپتامبر ۱۸۱۱ بهعلت بیثباتیِ ارزش پول اتریش، ورشکست شد و پرداخت خود را متوقف کرد و هیچ جانشینی هم برای ادامهٔ حمایت پیدا نشد. این آهنگ به شدت در او تأثیر کرد ولی گوته نمیخواست که هیجانش نمایان شود و گفت: «این آهنگ هیچ تأثیری ندارد جز اینکه فقط شخص را به تعجب میاندازد» اگر چه کمی بعد گفت: «این آهنگ پرعظمت و شگفانگیز بود، گویی تمام بنای ساختمان میخواست فرو بریزد». در حالی که بتهوون تنها ۹ سمفونی ساختهاست، اما در تاریخ موسیقی سمفونیهای بتهوون را دارای ارزشی بیش از تمام سمفونیهای هایدن و موتسارت میدانند و از بتهوون بهعنوان «پادشاه سمفونی» و از هایدن بهعنوان «پدر سمفونی» نام میبرند. بعضی از آثار دورهٔ میانیِ بتهوون متأثر از هایدن و موتسارت بودهاست. هایدن ۱۰۴ سمفونی و موتسارت ۵۰ سمفونی تصنیف کردهاند. آثار او برای ارکستر سمفونیک شامل ۹ سمفونی (که سمفونی نهم شامل گروه کر نیز میشود) و حدوداً ۱۰ قطعهٔ موسیقی «گاه به گاه» است. This con᠎tent h as ᠎be᠎en c re᠎ated wi th GSA ​Co​nten t Ge nera to r DEMO !

گوته به بتهوون اشاره میکند که بهتر است کناری بروند و به اشرافزادگان اجازهٔ عبور دهند. بتهوون با عصبانیت میگوید که «ارزش هنرمند بیشتر از اشراف است. هنگامی که جاهطلبیهای امپراتوری ناپلئون روشن شد، بتهوون عنوان صفحهٔ «سمفونی سوم» را در دست گرفت و نام بناپارت را با عصبانیت مخدوش کرد که سوراخی در کاغذ ایجاد شد. این کنسرت یک شکست اقتصادی محسوب شد، و آن نسخه از فیدلیو نیز یک شکست اساسی بود و بتهوون شروع به تجدیدنظر و اصلاحِ اپرا کرد. بتهوون در تپلیتسه با گوته که مایل بود با او آشنا شود، ملاقات کرد. بتهوون نبوغ او را تحسین میکرد ولی گوته اخلاق تند و رفتار بتهوون را نمیپسندید. نامهٔ تاریخیِ عاشقانهای که از بتهوون است، در این دوران نوشته شدهاست؛ ولی این نامهای است یکتا که برای هیچکس فرستاده نشد. این دوران شامل آثاری با مقیاسی بزرگ (حجم ارکستر و مدت) است که بیانگر روحیهٔ قهرمانی و مبارزه است. وی ۷ کنسرتو برای یک یا چند تکنواز با ارکستر، و همچنین چهار اثر کوتاهتر نوشت که شامل تکنواز همراه با ارکستر است. در نوامبر سال ۱۸۲۲، بتهوون به هنگام رهبری پردهٔ اول از اپرای فیدلیو، حرکات دست او به خاطر عدم رعایت ریتم و ضرب، باعث ناهماهنگی در ارکستر شد، به ناچار ارکستر توسط رهبر دوم متوقف شد و بدون اینکه بتهوون متوجه شود، با خوانندگان صحبت کرد که بتهوون کاملاً ناشنواست و باید دقت بیشتری داشته باشند.

بوداپست، که توسط فرانتس لیست به آنجا اهدا شد، قرار دارد و در سال ۱۹۹۱ به شرایط اجرای موسیقی بازگردانده شد. پس از درگذشت کاسپار در ۱۵ نوامبر ۱۸۱۵، بتهوون بلافاصله وارد یک درگیری حقوقی طولانی با همسرِ کاسپار، یوهانا فان بتهوون، شد که موضوع آن گرفتنِ سرپرستی کارل، فرزند کاسپار و یوهانا، پس از نه سالگی بود. کینسکی که بلافاصله به نظام وظیفه فراخوانده شده بود، کمکی نکرد و کمی بعدتر بهدنبال سقوط از روی اسبش خرید بالش گردنی درگذشت. همسرِ هومل دستمالی خیس کرده روی پیشانیاش گذاشت. ، بهطور موقت به حومهٔ وین سفر کند؛ این سفر برای مدتی موجبِ کُندیِ کار بر روی اپرای فیدلیو شد که بزرگترین کار او محسوب میشد. بههمین جهت در زیرزمین خانهٔ برادرش پنهان میشد و گوشهایش را با بالش میپوشانید. ، آرشیدوک رودولف و شاهزاده جوزف فرانتس فون لوبکوویتس به نیابت از دوستانِ آهنگساز، قول دادند که مُستمری ۴۰۰۰ فلورین در سال را به او پرداخت کنند. گوته بتهوون را رها میکند و در گوشهای منتظر میماند تا اشرافزادگان عبور کنند. پزشک که او را با صورت برافروخته و تنگیِ نفسِ شدید مشاهده کرد، برای مشورت از جراح معروف شهر کمک خواست و بتهوون تحت عمل جراحی قرار گرفت.

به توصیهٔ پزشک، شش هفته را در آبگرم شهر تپلیتسه در بوهم گذراند. در یکی از روزهای ملاقاتِ گوته با بتهوون در سال ۱۸۱۲، چنین نقل میکنند: «روزی گوته و بتهوون در کوچههای ویَن در حال قدمزدن بودند. مشکل آن بود که بتهوون در طی سالهای پیش از آن، دچار نزول تدریجیِ شنوایی شده بود که با شکل شدیدی از وزوز گوش همراه بود. بتهوون در دفتر خاطراتش (خاطراتی روزانه که او بین سالهای ۱۸۱۲ تا ۱۸۱۸ نگاشته و بعضی از آنها را حفظ کرده بود)، علاقه خود را به انواع فلسفههای مذهبی از کشورهایی مانند: هند، مصر، شرق و نوشتههای ریگودا نشان میدهد. ظاهرِ شخصی وی نیز مانند: نظم، ظرافت و رفتارهای عمومی در بین مردم (بهخصوص هنگام صَرفِ غذا) تخریب شد. بازگشت بتهوون به وین از هایلیگنشتاد، با تغییر در سبک موسیقی او همراه شد و این زمان بهعنوان آغاز «دورهٔ میانی» زندگی او در نظر گرفته میشود که بهنام «دورهٔ قهرمانانه» نیز شناخته شدهاست. جولیتا از خانوادهٔ کُنتهای میلان بود و چنین به نظر میرسد که برای همآغوشی با این نابغهٔ سرکش آفریده شده بود؛ با چهرهای مطبوع و رنگپریده. گوته هیچگاه دربارهٔ آثار بتهوون اظهار نظر نکرد و در عین حال مخالفتی هم از خود بروز نداد.

آخرین مطالب
مقالات مشابه
نظرات کاربرن