بالش بادی Chronicles

کُنت والدشتاین (پشتیبان و حامی مالی بتهوون در بن)، در یادداشت خداحافظیاش برای بدرقهٔ او به وین، نوشت: «با تلا

توسط مدیر سایت در 7 اردیبهشت 1402

کُنت والدشتاین (پشتیبان و حامی مالی بتهوون در بن)، در یادداشت خداحافظیاش برای بدرقهٔ او به وین، نوشت: «با تلاش و کوشش بیوقفه روحِ موتسارت را از طریق دستهای هایدن دریافت خواهید کرد». به تحریر درآمده، گفته میشود ۲۶۴ یادداشت نابود شدهاست (و یا دیگران تغییرش دادهاند)، این کار را به آنتون شیندلر منشی وی نسبت میدهند که پس از مرگ نویسندهٔ خاطرات، با این آرزو که فقط یک زندگینامهٔ ایدهآل از آهنگساز باقی بماند، بقیهٔ یادداشتها را از بین بردهاست. بتهوون که تصمیم نداشت بلافاصله موقعیت خود را بهعنوان آهنگساز تثبیت کند، وقت خود را به مطالعه و اجرای موسیقی گذراند. در ادامه و تا سال ۱۷۹۳، وی شهرت خود را در وین بهعنوان یک نوازندهٔ چیرهدست پیانو تثبیت کرده بود، اما ظاهراً از انتشار آثارش خودداری میکرد تا بتواند با ظهورِ نهایی آنها، اثرگذاری بیشتری داشته باشد. شروع به انتشار آثار او کرده بود. این کنسرتو بدون اشکال هم نبود، یکی از انتقادات این بود که «نوازندگان به خود زحمت ندادند که به تکنواز (برای هماهنگی)، توجه کنند». بتهوون در دسامبر ۱۷۸۶، برای اولین بار با هزینهٔ کارفرمای خود به وین سفر کرد، که ظاهراً این سفر به امید آموزش موسیقی از موتسارت بودهاست. This ᠎po st w᠎as g enerated with GSA Con te nt​ Gen᠎erat or᠎ Dem oversion .

بهنظر برامس، این کانتاتها بهطور مشخصی نمایانگر سبکِ بتهوون بودند و بهعنوان یک پیامِ روشن، موسیقی او را از سنت کلاسیک متمایز میکرد. وی در ابتدا از فرمهای معمولِ آن دوره مانند فرم سونات، تم و واریاسیون، و روندو استفاده کرد؛ از همین رو، بزرگترین آثارش برای موسیقی سازی است و تنها دو اثر به نامهای میسا سولمنیس و اپرای فیدلیو را برای موسیقی آوازی نوشتهاست. این تنها مؤسسه در نوع خود در آمریکای شمالی است و بزرگترین مجموعه آثار و یادگاریهای بتهوون را در خارج از اروپا در اختیار دارد. در مارس ۱۷۹۵، اولین اجرای عمومی آثار بتهوون در وین انجام گرفت، کنسرتی که در آن برای نخستین بار یکی از کنسرتو پیانوهای خود را اجرا کرد. در دوم آوریل ۱۸۰۰، بتهوون برای نخستین بار سمفونی اول خود را در سالن بورگتئاتر، همراه با رپرتوار گستردهای از آثار هایدن و موتسارت، و نیز یک سپتت و یکی از کنسرتوهای پیانو را به اجرا گذاشت. اجرای اولیه در سالهای ۱۸۰۰ و ۱۸۰۳، با نخستین سمفونیهای او (اول و دوم) همراه بود و بدین خاطر بهعنوان یکی از مهمترین آهنگسازان نسلِ جوانِ کشور، پس از هایدن و موتسارت شناخته شد.

بتهوون در سال ۱۸۱۹، کار بر روی واریاسیونهای دیابلی و میسا سولمنیس را شروع کرد و در طی سالهای بعد سوناتها و باگاتلهای پیانو را برای برآوردنِ مطالباتِ ناشران و رفع نیاز مالی خودش آهنگسازی کرد. در تابستان ۱۸۱۴، بتهوون برای اولین بار و پس از پنج سال کمکاری، یک سونات پیانو (شمارهٔ ۲۷، اپوس ۹۰) را آهنگسازی کرد. غم و اندوه بتهوون از این تلخی، در چند قطعه از آثارش مانند «سونات پیانو، اپوس ۱۳» به خوبی آشکار است؛ و شگفتی در این است که این غم در همهٔ آثار این دوره وجود ندارد، مانند سمفونی شماره ۱، که در سال ۱۸۰۰ ساخته شده و دارای نشاطِ جوانی است. وی همچنین نزد ایگناتس شوپانتسیگ به فراگیری ویولون پرداخت. وی همچنین «سپتت، اپوس ۲۰» خود را در سال ۱۷۹۹ بهپایان برد که یکی از آثار محبوبِ او در طول عمرش بود. ولی او در عوض تصمیم گرفت که در وین بماند و آموزش خود را در کنار یوهان آلبرشتسبرگر و سایر معلمان ادامه دهد. در مهٔ ۱۷۸۷، بتهوون با آگاهی از اینکه مادرش بیمار است، سریعاً به بن بازگشت، اما مادرش پس از مدت کوتاهی درگذشت،∗ و بهدنبال آن اعتیاد به الکل پدرش، عمیقتر شد؛ در نتیجه وی مسئولیت مراقبت از دو برادر کوچکتر خود را بهعهده گرفت و پنج سال دیگر در بن اقامت گزید.

قرار گرفت که در دورهٔ اقامت بتهوون در بن، بهعنوان دوست و پشتیبانِ مالیاش محسوب میشد. بتهوون و این کاردینال اتریشی با هم دوست شدند و ملاقاتهای آنها تا سال بالش گردنی اینتکس ۱۸۲۴ ادامه داشت. گفته میشود بتهوون در سال ۱۷۸۷، هنگامی که فقط ۱۶ سال داشت، طی سفری کوتاه به وین، برای اولین بار با موتسارت ملاقات میکند، اما چنین بهنظر میرسد که موتسارت توجهی به وی نمیکند. بتهوون بیشتر ماههای باقیمانده از عمرش در بستر بود و بسیاری از دوستانش برای ملاقات به آنجا میآمدند. بعدها موسیقیشناسان، تمی شبیه به سمفونی سوم را در مجموعهای از واریاسیونهای نوشتهشده در سال ۱۷۹۱، شناسایی و مشاهده کردند. تعدادی از شنوندگان به طولانیبودن آن اعتراض کردند یا ساختار آن را اشتباه درک میکردند، در حالی که برخی دیگر آن را شاهکار میدانستند. نوازندگی میکرد)، در بن دیدار کردند. تا سال ۱۷۹۳، وی بهعنوان بداههنواز در تالارهای تازه تأسیسشده توسط اشراف نوازندگی میکرد و اغلب آثار یوهان سباستیان باخ، شامل پرلودها و فوگهای کلاویه خوشآهنگ را اجرا میکرد. بتهوون بر خلاف گوته، هیچگاه در خدمت اشراف وین نبود و بر این اعتقاد بود که «هنرمندان بهاندازهٔ اشراف قابل احتراماند». در سال ۱۷۸۹، پدر بتهوون بالاجبار از خدمت در دربار بازنشسته شد.

آخرین مطالب
مقالات مشابه
نظرات کاربرن