نه حقایق ساده درباره بالش بادی توضیح داده شده

در میان کتابها، آثاری علمی و ادبی وجود داشت که مسیر فکری بتهوون را نشان میداد که این امر موجب توقیف برخی از ک

توسط مدیر سایت در 7 اردیبهشت 1402

در میان کتابها، آثاری علمی و ادبی وجود داشت که مسیر فکری بتهوون را نشان میداد که این امر موجب توقیف برخی از کتابها توسط پلیس شد و از حراج و فروش آن جلوگیری کردند، چرا که موضوع آنها بر ضد سلطنت، اشرافیت و دین مسیح بود. بتهوون نیز مانند دیگر افرادی که در دورهٔ انتقالی قرار میگیرند، به سختی در سبک کلاسیک میگنجید، چرا که شخصیتِ قهرمانانه، اندیشه و نبوغِ بتهوون، در آرمانهای رمانتیک تحقق مییافت. بتهوون نیز بلافاصله صحنه را ترک کرده و با عجله تا منزلش میدویدهاست. چرنی اظهار داشت که بتهوون گفتار و موسیقی را بهطور معمول تا سال ۱۸۱۲ هنوز میتوانست بشنود. و آیا اگر هنوز هم این وضع مدتی طول بکشد، چه بر سرم خواهد آمد؟ به تحریر درآمده، گفته میشود ۲۶۴ یادداشت نابود شدهاست (و یا دیگران تغییرش دادهاند)، این کار را به آنتون شیندلر منشی وی نسبت میدهند که پس از مرگ نویسندهٔ خاطرات، با این آرزو که فقط یک زندگینامهٔ ایدهآل از آهنگساز باقی بماند، بقیهٔ یادداشتها را از بین بردهاست. آهنگساز لویی اشپور، آنها را «غیرقابل کشف» و «وحشتِ اصلاح نشدنی» نامید. دوران بتهوون را بهعنوان اوجِ موسیقی کلاسیک و شروع رمانتیک توصیف میکنند؛ نوآوریهایی مانند مدولاسیونهای زیاد، ناگهانی و خیلی دور از تنالیتهٔ اصلی، حذف سکوت و ایست در بین بعضی از موومانها، حرکت دَوَرانی (سیکلیک) بر روی یک تم، طولانیکردن موومانها از طریق گسترش و کدا، جایگزینی اسکرتسو به جای منوئه، گنجاندن مارش عزا و موسیقی آوازی در سمفونی (که تا آن زمان معمول نبود)، استفادهٔ متفاوت از نوانس نسبت به موسیقی کلاسیک (که در آن زمان فقط بهعنوان یک سایهروشن برجستگی داشت) به صورت کرشندوی شدید با حرکت مداومِ جملهٔ موسیقی از یک نقطهٔ تاریک به روشنایی و شدت صدای زیاد برای تغییر بیان و حالات جدیدِ دراماتیک (شیوهای برای رسیدن به اوجِ فینال که ناشی از تأثیرات مکتب مانهایم بود)، و در نهایت ارکستراسیون نوآورانه و رنگآمیزیهای جدید ارکسترال، باعث میشود تا بتوان بتهوون را نخستین آهنگساز رمانتیک بهشمار آورد. Content was g ener᠎ated wi᠎th t​he ​help of G SA C​ontent ​Generator DEMO​!

اعلام کرد طبق تحقیقات انجامشدهٔ دانشمندان بر روی دیانای پنج تار موی بتهوون که اطمینان داشتند معتبر است، وی دارای اختلال ژنتیکی در کبد بودهاست که در اواخر عمر به بیماری هپاتیت ب نیز مبتلا شدهاست و نتیجه میگیرند که این دو عامل همراه با نوشیدن زیاد الکل، میتواند دلایلی کافی برای مرگ بتهوون باشد. برخی از این تجزیه و تحلیلها منجر به ادعاهای بحثبرانگیزی مبنی بر اینکه وی با دوزهای زیاد از درمانهایی مبتنی بر سرب (که تحت تجویزِ پزشک بوده) و بهطور تصادفی، مرگ وی بر اثر سم بودهاست. فرمها و ایدههای این اثر الهامبخشِ آهنگسازانی چون ریشارد واگنر و بلا بارتوک شد که بعداً به این سبک ادامه دادند. در اواخرِ پاییز ۱۸۲۶، بتهوون در راه بازگشت از سفری به ییلاقهای اطرافِ وین، بهشدت دچار سرماخوردگی و سینهپهلو شد و در منزلش بستری گردید. اندکی پس از آن، در دسامبر سال ۱۸۲۶، بیماری وی دوباره شدت یافت و با استفراغ و اسهال همراه شد.

وی دوباره در سال ۱۸۲۱ برای مدت طولانی بیمار شد و تحویلِ قطعهٔ «میسا سولمنیس» را در سال ۱۸۲۳، سه سال پس از موعد مقرر به اتمام رساند. وی در ادامهٔ تکمیلِ کوارتتهایی را که اکنون شماره آنها سیزدهم، چهاردهم و شانزدهم نامیده میشود، بهپایان رساند. وی در ۲۶ مارس ۱۸۲۷ در سن ۵۶ سالگی درگذشت. در ۳۱ ژوئیه ۱۸۲۶، برادرزادهٔ بتهوون که پس از شلیک به خود، جهتِ خودکشی، زنده مانده و در خانهٔ مادرش بهبود یافته بود، با بتهوون آشتی کرد، اما کارل اصرار داشت به ارتش بپیوندد و آخرین دیدارش با بتهوون، ژانویه سال ۱۸۲۷ بود. و سرانجام کارل در تابستان ۱۸۲۶، تصمیم گرفت با شلیک گلولهای به مغز خود، زندگیاش را پایان دهد، اما وی از این حادثه جانِ سالم بهدر برد ولی بتهوون را تا آستانهٔ مرگ از غصه به پیش برد. دومین کنسرت در تاریخ ۲۴ مه برگزار شد و اگرچه تهیهکنندهٔ آن، حداقلِ هزینه را برای بتهوون تضمین کرد، اما از این کنسرت موفقیتی حاصل نشد. آخرین کاری که بتهوون تمام کرد، موومان نهاییِ کوارتت سیزدهم بود که برایش یک قطعهٔ جایگزین، بهجای قسمت دشوارِ فوگ بزرگ نوشت.  This data was generated ᠎by GSA  C ontent Gen er ator D᠎emoversi on !

در حدود سال ۱۸۲۲، برادرش یوهان شروع به کمک به وی در امور تجارت کرد، از جمله وامهایی در مقابلِ مالکیتِ برخی از آثار به او پرداخت کرد. سایر آثار آوازی ارکسترال او شامل ۲ مس و تعدادی قطعهٔ کوتاهتر است. همچنین آسیبدیدگی در اعصاب شنوایی و سایر اعضای بدن نیز مشاهده شد. دوستان و بازدیدکنندگان قبل و بعد از مرگ وی، چینهایی از موی او برداشتند که برخی از آنها نیز حفظ شدهاند و مورد تجزیه و تحلیل بیشتر قرار گرفتهاند؛ همانطور که قطعاتی از جمجمه نیز در هنگام بازبینی در سال ۱۸۶۲، برداشته شدهاست. اما بر خلاف کنسرتهای قبلی که پرسودتر بود، از این کنسرت پول زیادی به دست نیامد، زیرا هزینههای اجرای آن بهطور قابل توجهی بیشتر بود. کالبدشکافی آسیب قابل توجهی در کبد را نشان میداد که ممکن است به دلیلِ مصرف سنگینِ الکل باشد. سرانجام مستخدم میخانهای که کارل در آنجا قماربازی میکرد، طبیبی را به بالین بتهوون فرستاد. برادرزادهاش کارل گفتهاست که دلیل این عدم موفقیت، آن بود که «بسیاری از افراد (قبلاً) از کشور رفته بودند».∗ این آخرین کنسرت عمومی بتهوون بود. در این زمان خیلی از دوستان بتهوون او را فراموش کرده بودند و اگر کمکهای دوستان انگلیسی وی نبود، آخرین روزهای زندگیاش با فلاکتِ بیشتری سپری میشد.

در اینجا بیشتر به بررسی وب سایت بالش بادی تخت.

آخرین مطالب
مقالات مشابه
نظرات کاربرن